رفق یعنی مدارا و کسی که هوای کسی را دارد، خیرخواه اوست و ملاحظهاش را میکند، رفیق اوست.
و مؤمنان رفاقت بیحسابی با هم دارند به طول و عرض برادری: "انَّمَا المومِنونَ اِخوَه".
و عمق این رفاقت آنقدر هست که حتی یکسویه باشد؛ بشوی خیرخواه کسی که خیری برایت ندارد. پس بشوی رفیقِ بیرفیق: "یَا رَفیقَ مَن لَا رَفیقَ لَه".
اما به نظرم عظمت رفاقت یا شاید بهتر است بگویم اقتضای "انسان" بودن تو، خیلی بیش از اینهاست. آنقدر هست که نه فقط با دوست و همکیش و همفکر خود، که حتی با ضد و دشمن خود هم مدارا کنی. که بشوی "انسان کامل". که بشوی "رحمتِ واسعه". بشوی "حسین" علیه السلام.
که یقیناً او همان کسی است که برای دشمنترین دشمنانش و درندهترین وحوشِ انساننما، دلسوزی میکند و تا آخرین نفس، به دنبال نجات و اصلاح اوست.
و بیشک حسین علیهالسلام را چنانکه هست، جز پروردگار او نمیتواند درک کند.
ولی هرچه هست آنقدری درک داریم که قدری ملایمتر، قدری خیرخواهتر، و قدری رفیقتر باشیم.
قدری مدارا کنیم.
نه با دشمن، همین با دوست!
چهمان میشود؟!
بازدید امروز: 103
بازدید دیروز: 190
کل بازدیدها: 584564